داره برف مي باره
داره برف مي باره
روي سرم
توي دلم .....
دستام سرده
سرده سرد
مياد دستام رو مي گيره تا گرم شه
يه گرماي ديگه مي ده بهم
يه گرماي ديگه
و من
همچنان مي انديشم
به خودم
به بودنم
به آنچه بر من گذشت و آنچه بر من مي گذرد ....
خدايا هميشه پناهم بودي
باور كن فراموشت نكردم
باور كن
دلم تنگه ......
+ نوشته شده در شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۵۵ ب.ظ توسط خانم سين
|
خانم سين هستم